در روز پدر به کعبه باید سر زد

بربام نجف دوباره باید پر زد

در حسرت بوسه بر ضریح مولا

صد بوسه به دستان پدر باید زد

میلاد مولی الموحدین حضرت علی (ع)

آغاز گر اشاعه عدالت و مردانگی و معرفت ،والاترین الگوی شهامت و دیانت برعاشقان مبارک.

خرمشهر نامی است که تا ابد در خاطره ها می ماند

سال 1361 پدر نبود و تمام امورات خانه به عهده مادر بودو بچه ها قد و نیم قد یکی مریض می شد و یکی بهانه پدر را می گرفت می دانی چرا ؟؟برای اینکه پدر رفته بود به جبهه به جایی که از وطن دفاع کند ،که ما هم اکنون در آسایش و آرامش زندگی کنیم ،ما تلویزیون نداشتیم و برای دیدن صحنه های جنگ و دیدن رزمندگان به خانه همسایه می رفتیم بچه بودم وچشمانم به صفحه تلویزیون بود که بابا را می بینم یک روز با بچه ها در کوچه بازی می کردم که همه مردم را خوشحال دیدم می گفتند خرمشهر آزاد شد من هم به سهم خودم با دوستانم خوشحالی می کردیم و به همین دلیل سوم خرداد هرسال برای من تجدید خاطره ست خاطره ای که پدر هر ساله صحنه آن پیروزی را برای ما تشریح می کند،ازمسجد جامع خرمشهر ، دلاورمردیهای جوانان غیور ایران زمین واز لحظات فراموش‌نشدنی می گوید من هم به نوبه خودم این روز را به پدرم و تمامی پدرانی که در این پیروزی نقش داشته اند تیریک می گویم و بر دستان او بوسه می زنم

یاد همه شهدا به ویژه شهدای سوم خرداد خرمشهر گرامی وجاودان باد

پدرم تاج سرم روزت مبارک

شهید فرشته باخویشی

نام پدر: محمد

تاریخ تولد :  1339

محل تولد : مریوان

تاریخ شهادت : 66/5/31

محل شهادت : روستای ننه

نحوه شهادت : توسط گروهک ها

مزار شهید : سه راه حزب الله مریوان- روستای مرگ

شهید فرشته باخویشی در خرداد ماه 1339 در خانواده مذهبی در شهرستان مریوان به دنیا آمد. شهیده تا پنجم ابتدایی تحصیل نمود ولی به علت وضعیت خاص اجتماعی در آن زمان موفق به ادامه تحصیل نشد . ایشان در سال 1353 با شهید احمد مردوخی که ما موستا (روحانی)بودند ازدواج نمود و حاصل ازدواج آنها پنج فرزند (دو دختر و سه پسر) بود .

نحوه شهادت :

در شبانگاه 66/5/31 به خانه شهید باخویشی حمله کرده و پس از دستگیری در همان شب منتظر می شوند تا همسرش از بیرون به خانه برگردد و بعد از 30 الی 45 دقیقه که شهید احمد مردوخی از بیرون به خانه برمی گردد هر دو را دستگیر و با خود می برند در راه همسرش را از ایشان جدا کرده و به جای دیگری می برند و شهید فرشته باخویشی به دنبال ایشان به سمت عقب برمیگردد که با شلیک گلوله از پشت سر در حالی که هفت ماهه باردار بوده به شهادت می رسانند . با سنگ سر ایشان را از پشت سر می برند و هرچه طلا و جواهر داشته ربوده و با وضع اسفناکی به شهادت می رسانند و ساعت هفت  صبح پیکر خونین او را پیدا می کنند و همسرش را چهار ماه در روستاها چرخانده و می گویند این عاقبت کسی است که با جمهوری اسلامی همکاری دارد و بعد از شکنجه های فراوان همسرش را نیز به شهادت می رسانند.        یادش گرامی و روحش شاد