سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شمیم یاس
قالب وبلاگ

گل تقدیم شماگزیده ای از رهنمودهای امام خامنه ای به زوجهای جوانگل تقدیم شما

وقتی دو نفر در کنار یکدیگر قرار می گیرند و همسر می شوند بعضی از وظایف وجود دارد که بین اینها مشترک است,مانند کشیدن بارهای خانواده, همکاریهای گوناگون که در راه بردن خانواده موثراست  ,اینها باید با هم همکاری کنند, این کارها بین زن و مرد مشترک ادامه مطلب...

[ سه شنبه 90/11/11 ] [ 3:49 عصر ] [ @مهاجر غریب@ ] [ نظر ]

شهید نسرین افضل متولد 1338 در شیراز، خواهری جهادگر و سپاهی بود که قبل و بعد از شهادت برادرش، چنان پیرو مخلصی برای خط سرخ شهادت بود که در خانواده و بین نزدیکان نمونه و الگویی شده بود.
شهید در شامگاه 10/4/61 در اوج خلوص و خدمت به اسلام به ضرب گلوله منافقان در مهاباد به شهادت رسید.

مسجد اباذر
او در اتاق تنها نشسته بود و خواهرش به آشپزخانه رفت و مشغول شد. طوری به در و دیوار اتاق نگاه می کرد که انگار برای خداحافظی از آنها آمده است. چشمش روی دیوار اتاقها خیره ماند. از پیشانی عکس استاد مطهری که در قاب روی دیوار، نگاهش می کرد. قطره های خون می چکید.
خوابی که چند شب قبل دیده بود، یادش آمد. از یک راه مه گرفته که کوه هایش از آسمان هم گذشته بود، رد می شد. ابرها جلوی چشم بودند. خورشید کمی دورتر در حرکت بود. آسمان پائین آمده بود. از راهی رد می شد و کتابی در دستش بود، حالا می بیند که عکس روی دیوار هم کتاب دارد. در خواب، گرگ زوزه می کشید، صدا نزدیکتر شد. گرگ حمله کرد. او فرار کرد، پایش به سنگی خورد، اما روی زمین نیفتاد. روی کوهی بلند که از آسمان هم گذشته بود، افتاد، سرش درد گرفت. از سرش خون آمد.
مادر گفته بود: خون خواب را باطل می کند. خیر است انشاءالله.
به عکس روی دیوار خیره شد. یادش نمی آمد. سرش درد گرفته بود، به سنگی خورده بود، یا پنجه گرگی آزرده اش کرده بود؟
ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 90/11/6 ] [ 7:26 عصر ] [ @مهاجر غریب@ ] [ نظر ]

گل تقدیم شماشهید نسرین افضل ازشهدای شاخص کشوری درسال 90گل تقدیم شما

متولد:    1338 – شیراز        شهادت: 10/4/61 - مهاباد

آغاز راه:
وی از همان دوران کودکی اهل نجابت و حیا و انجام فرایض (نماز و روزه) بود. در دوران دبیرستان،اعتراضات خردمندانه­اش
به رژیم شاه آغاز می­گردد تا جایی که یک بار نیروهای امنیتی او را مورد تعقیب قرار می­دهند. ایشان با معدل 18 دیپلم خود
را می­گیرد و فعالیت های او در کمیته امداد – کمیته امام – سپاه و بویژه جهاد سازندگی آغاز می­گردد. ابتدا به «روستای دودج» شیراز و سپس دیگر روستاهای استان رفته و به برگزاری کلاس های فرهنگی و نمایشگاه عکس و کتاب مبادرت   می ­ورزد.
عزیمت به کردستان:
در آغاز سال 1360 با آگاهی از فقر فرهنگی شدید کردستان، با مشورت با علمای شهر و برادرش احمد افضل، تعدادی از خواهران را سازماندهی کرده و به آن دیار سفر می­نماید و در مهاباد مستقر می­شود. رفتار محبت آمیز او موجب جذب سریع زنان کرد می­گرددو آوازه او منتج به درخواست بسیاری از ارگانها برای جذب شهیده نسرین افضل می­شود. او حتی زمان استراحت شبانه­اش را در فرمانداری به اموری نظیر تقسیم کوپن های مردم صرف می­کند و شجاعانه در نیمه های شب با وجود خطر ضد انقلاب،برای آموزگاران متعهد کرد جلسات گوناگونی برگزار می کند.
ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 90/11/6 ] [ 2:38 عصر ] [ @مهاجر غریب@ ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
امکانات وب

استخاره با قرآن کریم
دریافت کد استخاره آنلاین


ابزار های نایت اسکین

بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 31
کل بازدیدها: 447937