شمیم یاس |
بیان خاطره مقام معظم رهبری از شهید چمران بچه هاى شهید چمران در ستاد جنگهاى نامنظم جمع مى شدند و هر شب عملیات مى رفتند و بنده را هم گاهى با خودشان مى بردند. یک شب دیدم افسرى با من کار دارد؛ به نظرم سرهنگ 2 یا سرگرد بود. چون محل استقرار ما لشکر 92 بود، لذا به اینها نزدیک بودیم. آن افسر پیش من آمد و گفت: من با شما یک کار خصوصى دارم. من فکر کردم مثلاً مىخواهد درخواست مرخصى بدهد. یک خرده لجم گرفت که حالا در این حیص و بیص چه وقت مرخصى رفتن است. اما دیدم با حالت گریه آمد و گفت: شبها که این بچه ها به عملیات مىروند، اگر مى شود، من را هم با خودشان ببرند(!) بچه ها شبها با مرحوم شهید چمران به قول خودشان به شکار تانک مى رفتند و این سرهنگ آمده بود التماس مى کرد که من را هم ببرید! چنین منظره ها و جلوه هایى را انسان مشاهده مىکرد؛ این نشان دهنده ى آن ظرفیت معنوى است. بچه هاى بسیجى و بچه هاى سپاه و داوطلبان جبهه و آدمهایى از قبیل شهید چمران که جاى خود دارند. این، یک بعد از ظرفیت این ملت عظیم است. ابعاد علمى و فنى و تحقیقاتى و ادبى و هنرى و امثال اینها، ابعاد بسیار عجیب و شگفت آورى است که همه در جنگ بروز کرد و خودش را نشان داد. [ جمعه 92/3/31 ] [ 6:0 صبح ] [ @مهاجر غریب@ ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |