شمیم یاس |
خرمشهر نامی است که تا ابد در خاطره ها می ماند سال 1361 پدر نبود و تمام امورات خانه به عهده مادر بودو بچه ها قد و نیم قد یکی مریض می شد و یکی بهانه پدر را می گرفت می دانی چرا ؟؟برای اینکه پدر رفته بود به جبهه به جایی که از وطن دفاع کند ،که ما هم اکنون در آسایش و آرامش زندگی کنیم ،ما تلویزیون نداشتیم و برای دیدن صحنه های جنگ و دیدن رزمندگان به خانه همسایه می رفتیم بچه بودم وچشمانم به صفحه تلویزیون بود که بابا را می بینم یک روز با بچه ها در کوچه بازی می کردم که همه مردم را خوشحال دیدم می گفتند خرمشهر آزاد شد من هم به سهم خودم با دوستانم خوشحالی می کردیم و به همین دلیل سوم خرداد هرسال برای من تجدید خاطره ست خاطره ای که پدر هر ساله صحنه آن پیروزی را برای ما تشریح می کند،ازمسجد جامع خرمشهر ، دلاورمردیهای جوانان غیور ایران زمین واز لحظات فراموشنشدنی می گوید من هم به نوبه خودم این روز را به پدرم و تمامی پدرانی که در این پیروزی نقش داشته اند تیریک می گویم و بر دستان او بوسه می زنم
یاد همه شهدا به ویژه شهدای سوم خرداد خرمشهر گرامی وجاودان باد پدرم تاج سرم روزت مبارک [ جمعه 92/3/3 ] [ 8:49 صبح ] [ @مهاجر غریب@ ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |