سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شمیم یاس
قالب وبلاگ

درپست قبلی نوشتم که تربیت فرندان از خانه شکل می گیرد ،روز22 بهمن داشتیم حاضرمیشدیم برویم راهپپیمایی دخترم رفت چادر و مقنعه اش را آوردوبا چفیه سرش کردم وپرچم به دست بالاخره راهی محل تجمع درمیدان اصلی شهر شدیم منتظربودیم مراسم شروع شود که برای برخی از بانوان به قول ما .... دور خانم کوچولو را گرفتند و کمی ذوق کردند وازش پرسیدند این چادر پوشیدی چفیه دیگه چیه من هیچی نگفنم دخترم در جواب آنها گفت من بسیجی ام آنها ابتدا خیال کردند بچه ست از خودش حرف می زند از من پرسیدند گفنم 5 آذر ماه در 6 ماهگی بسیجی اش کردم به نیت این که روزی برسد که جزءیاران امام زمان باشدراستی میدانید دخترم به آنها چه گفت ؟؟؟؟گفت من خجالت می کشم شماآرایش می کنید گناه دارد نامحرم شما را می بیند وآنها یکه خوردند وگفتند مطمئنید این بچه 3 سال دارد و من هم گفتم عقل داشتن که به سن وسال نیست .....



[ دوشنبه 90/11/24 ] [ 4:41 صبح ] [ @مهاجر غریب@ ] [ نظر ]

در خانه بحث بود برای مراسم روز تاسوعا و عاشورا ساعت چند برویم و به کدام هیئت و یک مرتبه دخترم گفت من چادر می خواهم و من هم گفتم تو کوچکی آنقدر بهانه گرفت تا رفتیم وچادر برایش تهیه کردیم روز تاسوعا از کنار عزاداران رد می شدیم هرکس دخترم را با چادر و مقنعه می دید حرف می زد و می گفتند این بچه راچه به چادر پوشیدن و من هم از کنارشان رد می شدم تا اینکه عابری به خودش گفت کوچولو چادر می خواهی چکار که در جواب دخترم گفت به شما چه خودم دوست دارم چادر بپوشم نامحرم منو می بینه  پس عفاف و حجاب هم از خانواده شکل می گیرد.



[ سه شنبه 90/11/18 ] [ 6:19 عصر ] [ @مهاجر غریب@ ] [ نظر ]

از تاثیر گذاری رفتار پدر و مادر بر فرزندان بگویم قبل از اینکه ازدواج کنم شنیده بودم رفتار و کردار پدر و مادر قبل از اینکه تشکیل خانواده دهند بر روی فرزندان آنها تاثیر خواهد گذاشت تا اینکه خودم ازدواج کردم و این تاثیر را حالا بر روی فرزندخودم می بینم زمانی که شیر خواره ای بیش نبود صبح هنگام نماز بیدار بود تا تلویزیون را روشن نمی کردم و دعای عهد را نمی شنید شیر نمی خورد تا اینکه بزرگتر شد و مداحی که از سی دی یا تلویزیون می شنید محزون می شد و می گفت ساکت باشید می خواهم گریه کنم و وقت نماز که می شود می گوید مهر بده نماز بخوانم ویا اینکه فرق بین قران یا دفترچه ای را که به او می دهم می داند با زبان بی زبانی قران می خواندو یا در ماه مبارک رمضان تلویزیون بچه های سرطانی را نشان می داد می گفت دعا کنید این بچه ها خوب شوند و یا اینکه وقتی به مشهد شهیدان شلمچه رفته بودم با او تماس گرفتم گفتم برات چی دعا کنم گفت دعا کن بروم کربلا ... من هم دعا کردم که انشاء ا... خدا قسمتش کند به پابوس آقا برود پس ما باید بدانیم که همه چیز از خانواده شروع می شود.


[ سه شنبه 90/11/18 ] [ 6:15 عصر ] [ @مهاجر غریب@ ] [ نظر ]
   1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
امکانات وب

استخاره با قرآن کریم
دریافت کد استخاره آنلاین


ابزار های نایت اسکین

بازدید امروز: 73
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 446877